نقش هاشمی در 88
بسم الله الحق
امروز سالگرد روزی است که بساط فتنه چیده شد. روزی که قفل بعضی از دهان ها شکسته شد و هم ندا با مردم فریاد زدند مرگ بر فتنه گر. روزی که زخم کهنه جسارت به خیام اباعبدالله(علیه السلام) دوباره سرباز کرده بود و...
این وجیزه قرار نیست خاطره نگاری و یا یادآوری ایام 88 را پیش بگیرد. بلکه سخن از جماعتی دارد که به خوبی آشنا هستند با نظام و انقلاب و دشمن های قسم خورده اش و در کنار این علمی که دارند توان خاموش ویا کم کردن آتش فتنه را هم دارند و یا بالعکس. سخن از پاشنه آشیل دشمنان این مرز و بوم است.
اکبر هاشمی رفسنجانی
برای درک عمق حرکت های منفی ایشان و نزدیکانش در عرصه سیاسی و مخصوصا 88 باید نگاهی داشت به انتخابات سال 84. انتخاباتی که جریان دروغگو و مشکل دار اصلاحات بخوبی درک کرده بود بعد از کلاهی که بر سر ملت گذاشته به هیچ عنوان پیروز که هیچ، بلکه شکستی مفتضحانه خواهند خورد. بنابراین دخیل بستند به اکبر آقای هاشمی.
از این حرکت اصلاحاتی! هم عبور میکنیم تا برسیم به عملکرد غیرقابل تایید اکبرآقا در سال 84.
بعد از یکسال خبرساز بودن و تیترهای مختلف در مورد ایشان و... بالاخره آمدند تا به قول خودشان کوتوله رییس جمهور نشود.
چند ماه قبل از ورود ایشان به کاندیداتوری، صادق زیبا کلام طی مصاحبه ای مفصل با هاشمی بر سر "توسعه سیاسی" حکومت کلید را به دست ما میدهد!
صادق زیباکلام توسعه سیاسی را فقط در آزادی بیان و روزنامه های غیر دولتی و تعطیل شدن زندان اوین نمی داند، بلکه در کم شدن فاصله شخص اول حکومت با سران قوا و مدیران نظام است و با یادآوری مجلس زمان پهلوی به این نکته اشاره میکند که افتخار رییس مجلس وقت (عبدالله ریاضی که بعد از انقلاب اعدام شد) این بود و در هر مراسمی در حضور شاه می گفت "بزرگترین افتخار مجلس برآوردن منویات ملوکانه است". بعد انتقادی میکند بر شهید رجایی و سریع به زمان حاضر بر میگردد و ریاست مجلس توسط حداد عادل را تخطئه می کند که ایشان جلوی رهبری خبردار می ایستد و رئیس قوه قضائیه را هم که رهبر انتخاب می کند و چه به روز مردم و جامعه خواهد آمد و... و ایران رئیس جمهوری می خواهد که فاصله را با رهبری کم کند (یعنی کلام رهبری تاثیری در تصمیم رییس جمهور نداشته باشد!)
جدا از ایرادها و پاسخ به این اظهارنظر که نشان دهنده درک پایین ایشان از نعمت الهی ولایت فقیه است جواب تامل برانگیز هاشمی خواندنی است که بعد از این صراحت زیبا کلام می گوید: با شما بر سر این موضوع اختلافی ندارم.
حالا اقدامات هاشمی در انتخابات 84 و بعد از شکست انتخاباتی و نطق ها و دیدارهای ایشان. انتشار نامه محرمانه امام و خبر دادن احمدی نژاد از نامه ایشان به پادشاه امارات مبنی بر سقوط شش ماهه دولت، حمایت از مدیریت مافیایی دانشگاه آزاد، داستان موسویان و گروه پالیزدار، اتهامات بی اساس زدن به دولت نهم تا بحرانی نشان دادن وضعیت اقتصادی و سیاست خارجی و سفرهای خارجی ایشان را شاید بتوان فاز اول حرکات رییس تشخیص مصلحت دانست و با نزدیک شدن به انتخابات88 و مطرح کردن "دولت وحدت ملی" فاز دوم کلید خورد و با حمایت از میرحسین نمایان تر شد. سر انجام مناظره های تاریخی انجام شد و کارگردان این صحنه آرایی رخ عیان نمود. نامه سرگشاده رفسنجانی به رهبری، عفت مرعشی حکم جهاد می دهد، خانواده هاشمی روزهای پرکار خود را در ایامی که مملکت در آتش فتنه میسوخت به نفع دامن زدن به این آتش شروع میکند.
و ادامه پیدا میکند این راه کج تا کنون. حالا این کارهای صورت گرفته که تیتر وار گذشت و تنها بخشی از حرکات مذبوحانه ی ایشان و خانواده هاشمی است را در کنار مصاحبه صادق زیبا کلام بگذرایم...
دعا کنیم برای عاقبت بخیری یکدیگر
پ.ن1: جهت مطالعه کامل مصاحبه صادق زیبا کلام ر.ک به هاشمی بدون رتوش ص250
و این سیر از 83 تا بعد از فتنه به دوفاز تقسیم شد و گرنه اقدامات ایشان در زمان جنگ، داستان مک فارلین، بعد از رحلت امام و دوران به اصطلاح سازندگی و مدیریت خاتمی برای خود فازها دارد.
پ.ن2: روزهای تلخ 88 مخصوصا عاشورایش را فراموش نمی کنیم.
دوست دارم من هم از اربعین کربلای امسال بنویسم اما... ترجیح میدهم حمایت بی پرده از سخنان دوراندیشانه رحیم پورازغدی را. انشالا بزودی
پ.ن3: دنبال جمع آوری مدارکی هستم دال بر حضور فعال جریان ضاله و منحوس انجمن حجتیه در فتنه88 و نقش سران واعضای کثیف و منافق این جریان در فتنه که به لطف دولت تمدید و امید جرأتی پیدا کرده اند!
به گفته وزیر اطلاعات وقت، این جریان پلید مستقیما در فتنه حضور داشته اند.
یاعلی
تشکر بابت روشنگری و پست خوبتون.
درباره پ.ن 2 : چه اشکالی دار که به هر دو بپردازین؟
برقرار باشید
یا حق